به گزاش راهبرد معاصر؛ یک اقتصاددان گفت: «ما الان چهار نرخ در بازار ارز داریم. یکی نرخ ۴۲۰۰ تومانی است. دیگری نرخ بازار نیما و یکی هم نرخ بازار سنا و در نهایت قیمت ارز در بازار آزاد. یعنی ما یک نظام چهار نرخی داریم و حالا باید دولت تمام تلاش خود را انجام دهد که این چهار نرخ را به هم نزدیک کند و این بازار چهار نرخی را از بین ببرد. زیرا این وضعیت موجب ایجاد و افزایش رانت و فساد در کشور میشود. ضمن اینکه این شرایط تحلیل آینده را برای صادرکننده و واردکننده و تولیدکننده در هالهای از ابهام فرو میبرد؛ بنابراین الان باید تمام تلاش دولت معطوف بر این باشد که یک نظام منسجم با حذف نرخهای چهارگانه ایجاد کنند.»
وحید شقاقی شهری تحلیلگر مسائل اقتصادی عنوان کرد: «برای تحلیل بازار ارز باید از دو محور به موضوع توجه شود. یکی تقاضا محوری عرضه است و دیگری رویکرد عرضه محوری عرضه. تقاضا محوری عرضه به این مفهوم است که چه میزان تقاضا برای ارز در بازار وجود دارد. زیرا طبیعتا هرچقدر تقاضا افزایش پیدا کند، ولی عرضه ارز کفایت نکند، قیمتها بالا میرود. حالا در طرف تقاضای بازار ارز چه اتفاقی افتاده است؟ در این طرف ما یک گروه متقاضی داشتیم که شامل مردم عادی میشد و دنبال خرید ارز بودند تا قدرت خرید خود را حفظ کنند. دسته دوم وارد کنندگان رسمی بودند که برای واردات کالا نیاز به ارز داشتند. دسته سوم واردکنندگان غیر رسمی بودند که همان اقتصاد غیررسمی هستند و برای این امر نیازمند ارز بودند. گروه چهارم مسافرانی بودند که قصد مسافرت خارج از کشور داشتند و دنبال ارز بودند. اما دسته پنجم ایرانیانی بودند که در خارج کشور زندگی میکنند، اما دلارهایشان را در اقتصاد ایران و نظام بانکی سپرده گذاری کرده بودند. یعنی دلارشان را تبدیل به ریال میکردند و در بانکهای ایران سپرده گذاری میکردند و سود بالایی هم دریافت میکردند. اینها گروههایی بودند که تقاضای بازار ارز را پوشش میدادند.
وی ادامه داد: «اما بعد از اینها تقاضا در بازار ارز کنترل شد و به یک حد معینی رسید. زیرا اولا واردکنندگان رسمی عمدتا به سمت بازار نیما رفتند و در کنار این تا حدودی واردات رسمی به دلیل افزایش قیمت ارز کاهش پیدا کرده است. گروه مردم عادی هم هرچه ریال داشتند صرف خرید خودرو، سکه و ارز کردند و به نوعی پولشان برای خرید ارز تمام شد. دسته سوم هم که واردکنندگان غیر رسمی بودند به دلیل قیمت بالای ارز دیگر برایشان قاچاق به صرفه نبود و خریدشان تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده است. زیرا همانطور که میدانید اینها از دلار-کالا استفاده میکنند و قیمت آن هم حدود ۵۰ درصد از دلار بالاتر است. دلار-کالا یعنی اینها دلار میخرند تا کالاهایی مثل پوشاک وارد کنند. خب این هزینه کشتی و بیمه و سود عمده فروشی و خرده فروشی دارد؛ لذا تا ۴۰ یا ۵۰ درصد به قیمت دلار اضافه میشود و وقتی دلار ۱۵ هزار تومانی خرید میکنند برایشان حدود ۲۰ هزار تومان هزینه برمیدارد؛ لذا اصلا برایشان به صرفه نبود و در داخل هم با این قیمت کالاهای خارجی، خرید از سوی مردم انجام نمیشد و همین قاچاق را هم کاهش داد.»
او افزود: «از سوی دیگر علاوه بر اینکه فصل سفرهای خارجی هم به پایان رسید، با این قیمت دلار سفرهای خارجی هم به صرفه نبود و باعث کم شدن این مسافرتها شد. در کنار اینها آن گروه از ایرانیان خارج کشور هم که تعدادشان حدود ۸ میلیون نفر بود هم به دلیل کاهش ارزش ریال طی این ماهها حدود ۲۵۰ درصد متضرر شدند؛ بنابراین ریالهای خود را برداشت و به دلار تبدیل کردند و از ایران بردند؛ بنابراین بعد از این اتفاقات بازار ارز تا حدود زیاد به یک آرامش و ثبات نسبی رسید و این به واسطه کاهش قدرت خرید و مکانیزم بازار ارز در مواجه با ارز بالای ۱۴ هزار تومان و ۱۵ هزار تومان بود که تقاضاها فروکش کردند.»
این استاد دانشگاه در خصوص عرضه ارز اظهار کرد: «در این طرف اولا ساماندهی بازار نیما منظمتر و مشکلاتش تا حدودی برطرف شد و بانک مرکزی هم در این بازار واسطه شد و به خرید و فروش سرعت داد و رابطی میان واردکنندگان و صادرکنندگان رسمی شد. از طرف دیگر بانک مرکزی و دولت به صادرکنندگان رسمی مثل پتروشیمیها فشار آورد که دلارهایشان را وارد سامانه نیما کنند. ضمن اینکه ذخایر ارزی بانک مرکزی هم به میزان کافی بود و توسط سران سه قوه اختیاراتی به دست آورد که در بازار ارز دخالت کند و هرزمان که قیمتها روند صعودی به خود گرفت، یک عرضه محدودی انجام دهد و بازار را کنترل کند. در کنار اینها به دلیل افزایش قیمت نفت، درآمد ارزی کشور هم طی شش ماه اول بالا رفته بود؛ بنابراین در طرف عرضه هم وضعیت تا حدودی مدیریت شده پیش رفت.»
وی تصریح کرد: «مجموع اتفاقاتی که در حوزه عرضه و تقاضا اتفاقا افتاده است، موجب شده که ما به یک ثبات نسبی برسیم و دلار در یک محدوده ۱۳۵۰۰ تومان ۱۴۵۰۰ تومان باقی بماند. برداشت من این است که قیمت دلار الان به یک هسته سختی رسیده است که دیگر نمیتواند آن را بشکند و بالا برود. ضمن اینکه ما تمام اخبار بد را که روی بازار تاثیر میگذاشت را به نوعی پیشخور کردیم. یعنی رسما هیچ خبر بدی دیگر نمانده که مردم نشنیده باشند و الان روی بازار تاثیر بگذارد. این عوامل موجب شده است که حتی اعمال دور دوم تحریمها در ۱۳ آبان هم نتواند بازر را متشنج کند. زیرا اقتصاد ایران اصلا کشش ارز بالای هشت هزار تومان را ندارد؛ لذا من فکر میکنم قیمت دلار باز هم تا حدودی پایینتر بیاید»
او ادامه داد: «ما الان چهار نرخ در بازار ارز داریم. یکی نرخ ۴۲۰۰ تومانی است. دیگری نرخ بازار نیما و یکی هم نرخ بازار سنا و در نهایت قیمت ارز در بازار آزاد. یعنی ما یک نظام چهار نرخی داریم و حالا باید دولت تمام تلاش خود را انجام دهد که این چهار نرخ را به هم نزدیک کند و این بازار چهار نرخی را از بین ببرد. زیرا این وضعیت موجب ایجاد و افزایش رانت و فساد در کشور میشود. ضمن اینکه این شرایط تحلیل آینده را برای صادرکننده و واردکننده و تولیدکننده در هالهای از ابهام فرو میبرد؛ بنابراین الان باید تمام تلاش دولت معطوف بر این باشد که یک نظام منسجم با حذف نرخهای چهارگانه ایجاد کنند.»
شقاقی در پاسخ به این سوال که اگر قیمت ارز بالا نمیرود، با توجه به شرایط موجود چرا روند کاهشی پیدا نمیکند، عنوان کرد: «دلیلش این است که ما باید در یک عددی به تعادل برسیم. البته پایین آمدن نرخ با مقاومتهایی هم مواجه است. این مقاومت عمدتا ناشی از ابهامات و عدم امکان تحلیل آینده است. الان همچنان نگرانی از آینده وجود دارد، از سوی دیگر ابهام و پیشبینی ناپذیری اقتصاد است. بر روی بازار انرژی هم فشارهای زیادی وجود دارد. زیرا هنوز این ابهام و نگرانی وجود دارد که آیا بخش انرژی ما میتواند به صادرات خود ادامه دهد یا خیر. همین موجب میشود که بخش عرضه ارز با ابهام و نگرانی مواجه شود. ضمن اینکه هنوز مشخص نیست که پول ناشی از صادرات نفت و پتروشیمی وارد ایران میشود یا خیر. مجموع اینها موجب شده است که نرخ ارز هم روند کاهشی خاصی پیدا نکند.»
فرارو